اسلام یک حقیقت است نه مصلحت/ مطهری فیلسوف برج عاجنشین نبود
استاد دانشگاه و منتقد فرهنگی گفت: مطهری بسیار حقیقتگرا و از مصلحتاندیشی و مصلحتگرایی بیزار بود. اسلام در ذات خود یک حقیقت است نه مصلحت، خیلی باید مراقب باشیم تا اسیر مصلحتاندیشی کاذب نشویم.
به گزارش خبرنگار آیین و اندیشه خبرگزاری فارس، آیین رونمایی از دو اثر تازه منتشر شده استاد شهید مطهری با عنوان «خدا در زندگی انسان» و «خدا در اندیشه انسان» با حضور علی مطهری فرزند استاد شهید مطهری و نماینده مجلس شورای اسلامی عماد افروغ استاد دانشگاه و منتقد سیاسی ـ فرهنگی، مهدی جمشیدی و جمعی از علاقهمندان حوزه فرهنگ و دین عصر دیروز (16 اردیبهشت) در فرهنگسرای شفق برگزار شد.
در ادامه این مراسم عماد افروغ نماینده پیشین مجلس شورای اسلامی و استاد دانشگاه بیان داشت: سخن از شخصیتی که حیات معنوی و معقول خود را مدیون او هستم کار آسانی نیست، چرا که ممکن است شیفتگی ناشی از این دین مانع شود منش استاد را در یک نگاه محققانه حتی نسبت به افکار و آراء ایشان دنبال کنیم.
وی افزود: برخی به طنز میگفتند بعد سی و اندی سال از انقلاب تازه به خدا رسیدی! ولی شیرینیترین پرسش درباره خدا است من خاطرات روزانهام را مینویسم، اگر زندگی را به خوراک نسبت دهیم هیچ ارزشی ندارد، ولی اگر زندگی فرصتی برای اندیشیدن باشد، خوب است.
*مطهری متعلق به زمان خود، اما محدود به زمان خود نبود
افروغ با اشاره به اینکه در نمایشگاه کتاب تهران دو کتاب جدید شهید مطهری را به او اعطا کردند، اظهار داشت: عدهای در این روزها این گونه القا میکنند که مطهری متفکر عصر خود است و امروز ما شاید چندان نیازی به مطهری و مطهریها نداشته باشیم، در حالی که مطهری متفکر زمان خود بود، ولی محدود به زمان خود نبود، آیا مقوله هویت ایرانی کماکان مسأله ما نیست یا طرح نخنمای فرهنگ و تمدن ویژه ایرانی بنابراین این بحثها از گذشته تاکنون مطرح بوده است؟
وی ادامه داد: مطهری در کتاب «خدمات متقابل ایران و اسلام» از ناسیونالیست بیزاری میجوید، ولی گروهک فرقان به بهانه اینکه او ناسیونالیست است او را ترور میکند، چقدر جهالت و تحجر!
*نگرش فلسفی شهید مطهری صدرایی است
این استاد دانشگاه درباره برخی ویژگیهای شهید مطهری توضیح داد: نخست عقل فلسفی و دیدگاه ایشان مهم است، همین مهمترین ویژگی یک نویسنده است، اگر کسی نگرش فلسفی داشته باشد زمان و مکان نمیشناسد، آثار کسانی باقی مانده که فکر فلسفی داشتند، نگرش فلسفی شهید مطهری صدرایی است.
وی ویژگی دوم شخصیت شهید مطهری را جامعیت محتوایی به شمار آورد و گفت: دین اسلام به صورت جامع پاسخ دهنده مسائل اصلی ماست، مسائل انسانهای بزرگ هم بزرگ است مطهری به شدت حقیقت گرا بود و از مصلحت اندیشی و مصلحت گرایی بیزار بود، اسلام در ذات خود یک حقیقت است نه مصلحت خیلی باید مراقب باشیم تا اسیر مصلحت اندیشی کاذب نشویم.
افروغ ابراز داشت: باور به انسان و توانایی و حق او خیلی مهم است، مسلماً در برابر کسانی که بیتوجهی به حق انسان داشته و نگاه تکلیف گرایانه به انسان دارند ولو به نام جمهوری اسلامی باشند، باید ایستاد پس اخبارگری، سطحینگری و جمود فکری در مطهری نمیبینیم. یکی از تجلیات تفکر التقاطی، تحجر است دقت کنیم استاد مطهری در یک ساحت با التقاط مخالف است، اما در ساحتهای دیگر اگر امر مثبتی در غرب دیده، گفته است که از جمله توجه غرب به حق بوده، آنها خوب درباره حق صحبت کردند ولی نفهمیدند، خدا و انسان با هم و جدایی ناپذیرند. آن کس که درد انسان دارد، درد خدا دارد و بر عکس.
*چرا برای نقد شخصیت افراد را لگدمال میکنیم؟/تفکر را نقد کنیم نه شخصیت را!
وی ویژگی دیگر شخصیت شهید مطهری را مبارزه با خرافهگرایی دانست و گفت: وی به دلیل باور به انسان بر آزادی تفکر تأکید دارد، ولی هر عقیدهای ناشی از آزادی را تفکر نمیداند و اسیر باورهای هرمنوتیک نمیشود، نقد او منصفانه و عالمانه است، به خاطر ذهنیت فلسفیاش سؤالاتی مطرح میکند که شاید به ذهن نویسنده ظهور پیدا نکرده باشد، این بسیار مهم است وقتی میخواهیم کسی را نقد کنیم، چرا شخصیت افراد را لگدمال می کنیم. چرا ما نمیتوانیم فکر کسی را نقد کنیم چون شخصیت افراد را نقد میکنیم، خودمان انسانهای کوچکی هستیم و انسان کوچک شخصیت را نقد میکند به جای تفکر.
*انسانی که رسالت تاریخی دارد به دنبال مرتبه و رتبه علمی نیست
این استاد دانشگاه درباره اهمیت روشنفکران در جامعه گفت: روشنفکر کسی است که نیازهای واقعی مردم را میفهمد، با شبکههای قدرت در میافتد، مطهری فیلسوف برج عاج نشین نبود به خاطر تفکر منظومهای سقراط وار وارد عرصه اجتماعی میشود، با زبان عامیانه و علم حرفهای سخت را میزند، فلسفه را برای این نمیخواهد که مرتبه و رتبه علمی بگیرد، این برای انسان بزرگی که رسالت تاریخی دارد، کافی نیست.
وی افزود: در بحث از آزادی بیان و حق طبیعی و مسأله روحانیت شاید آخرین کتاب او «آینده انقلاب اسلامی» باشد، روحانیت امروز همه کار میکند جز نظارت. پس وظیفه نظارتی کجا رفته است؟ ولایت ایدئولوژی فقهی داشته باشیم نتیجه اداره فقهی کشور این است؟ همه بن مایه عزتمدارانه از بین میرود و انقلاب به تاراج میرود، کسی باید پاسخ بدهد در چارچوب گفتمان امام پاسخگو باشید، چرا که تنها احساس میکنید با حکومت اسلامی وظیفه روشنفکری و روشنفکران تمام میشود.
افروغ اظهار داشت: خود استاد مطهری در آینده انقلاب اسلامی میگوید شیعه که بنیانگذاریش با ائمه(ع) است، با قدرتهای حاکم تضاد داشته و اتکا به خدا و مردم داشته است، ما اینجا تضاد نمیخواهیم یک نظارتی، سؤالی و ... داشته باشید، آیا این کشور براساس بنیان انقلاب اداره میشود؟ با هشدار یک عده همه کارها درست نمیشود، بعضی وقتها دیگر به خودمان هم شک میکنیم که آلت فعل دیگران شدیم و از ما سوءاستفاده میشود و تنها یک سری دعواهای سیاسی و اقتصاد زدگی را شاهد هستیم که با روح اندیشه مطهری سازگار نیست.
- See more at: http://www.farsnews.com/newstext.php?nn=13930217000192#sthash.KL3GAdHZ.dpuf